Wednesday, January 9, 2008


بادبادکها به هیجان در می­آیند، وقتب دستهای بچه­ها آنها را هدایت می کنند. هیجان آنها نه به خاطر پرواز؛ باکه به خاطر هدایت کننده­های زمینی است که هنوز در ذهنشان خدایی شکل نگرفته.
نه غریزه­ای در کار است، نه دغدغه­ی گریزناپذیری مرگ یا زندگی و نه وسوسه­ای برای آن بالا بالاها و نه حسرت انسان بودن و خدایی داشتن! تنها همین هیجان کافیست تا به تمامی جهان اثباط شود که در هیچ کجا ماورایی نیست، وگرنه بادبادک دست­ها را رها می ساخت و تاااااااااا ناپیدا می رفت!
فقط باید به دست بچه­ها چشم دوخت و عمیقاً حرکت دستهایشان را دنبال کرد و همه بدانند که اینها نتیجه آموزشهای بشریست نه هدایت کننده­ای غیبی!
دست­های بچه­ها را دنبال کنیم و به سوی آینده­ای آسوده و عاری از هر ماورایی بشتابیم.
دنیا را به دست بچه­ها بدهیم
بی گمان تفنگها بادبادک خواهند شد
و زمین پر از شکوفه های صلح می گردد.

No comments:

I have passed the borders of atheism, too.

I have passed the borders of atheism, too.
Beyond the borders full of the waves of worshiping
I have found people who
they are more comfort without God.
They have nouns
as the same that we choose for our toys,
But neither they kill,
nor they deliver.
They have been born just one time,
neither any God has created,
nor any God kills
our species has created them
and they are stronger than us.
They think like us,
they walk, and act.
It seems that they are the "Peace" itself,
neither they fight,
nor they worship.
My friends
my religious sisters and brothers;
I have passed the borders of worshipping.
I love you
not for the sake of God,
but for the sake of human;
for the sake of yourself,
If you feel yet that a God has created us,
then forget about me.

Narin Mohamady